اسم او عجيب خواهد بود

اسم او عجيب خواهد بود                       

آيا كسي را به اسم عجيب ديده يا شنيده ايد؟

ما هر روز اشخاصي را ملاقات مي كنيم كه داراي اسامي بسيار قشنگ و خيلب مناسب هستند و گاهي هم اسمهائي را مي شنويم كه غريب و غير مناسبند، ولي من در تمام عمرم كسي را نديده ام كه به اسم ” عجيب ” موسوم باشد. همچنين در تمام كتب تاريخي با افسانه هائي كه خوانده ام خبر كسي را نشنيده ام كه داراي اين اسم باشد.

ولي در يكي از قسمتهاي كتاب مقدس، يعني در كتاب اشعيا نبي كه قريب دو هزار و هفتصد سال پيش از اين نوشته شده است پيشگويي شخصيت خيلي بزرگي را مي خوانيم كه بايد ظاهر شود و به “عجيب” مسمي گردد، چنانكه نوشته است: زيرا كه براي ما ولدي زائيده و پسري به ما بخشيده شد و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجيب خوانده خواهد شد. ترقي سلطنت و سلامتي او را بر كرسي داود و بر مملكت وي انتها نخواهد بود تا آنرا به انصاف و عدالت از الان تا ابدالابد ثابت و استوار نمايد (اشعيا فصل ٩ آيات ٦و ٧).

اين شخص كه تا ابدالاباد بر تخت داود سلطنت خواهد كرد و اسم او عجيب خواهد بود كيست؟ كاملاً واضح است كه اين شخص خود عيسي مسيح مي باشد كه قريب هفتصد سال بعد از اشعيا متولد شد و به وسيله مادرش از نسل داود بود و اغلب وي را پسر داوود مي خوانند. شكي نيست كه او عجيب ترين وجوديست كه بر روي زمين ظاهر شده است.

* اينك خوب است كه راجع به بعضي از صفات عجيب اين شخص بزرگوار قدري تفكر كنيم.

١- تولد مسيح عجيب بود

تمام كسانيكه از زمان آدم تا حال متولد شده اند داراي مادر و پدر بوده اند، ولي عيسي مسيح پدر جسماني نداشته است و غالباً او را عيسي ابن مريم مي خوانند چونكه از دختر باكره تولد يافت.

اين حقيقت مطابق پيشگويي اشعيا نبي است كه فرمود: اينك باكره حامله شده پسري خواهد زائيد (اشعيا فصل ٧ آيه ١٤) و نيز منطبق است با پيام جبرائيل فرشته هنگامي كه مژده تولد عيسي را به مريم داده گفت: “روح القدس بر تو خواهد آمد”. “و قوت حضرت اعلا بر تو سايه خواهد افكند، از اين جهت آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد (لوقا فصل ١ آيه ٣٥)”.

آيا به غير از عيسي مسيح ديگري به اين طرز عجيب وارد دنيا شده است؟

٢- پيشگوئيها راجع به مسيح عجيب بود

انبياي قبلي مثل داود، اشعيا، ميكاه، دانيال و غيره، نه تنها تولد مسيح از باكره را قبلاً خبر دادند، بلكه محل تولد او، معجزات و زحمات او، مرگ او (كه لازم بود براي گناهكاران فديه شود)، زنده شدن او و سلطنت ابدي او را نيز پيشگويي كرده بودند.

راجع به هيچ كس كه در اين دنيا متولد شده است اينقدر پيشگوئهاي عجيب در كتب آسماني يافت نمي شود!

٣- بيگناه بودن مسيح عجيب بود

چه بسا مردمان خوبي در اين دنيا زندگي كرده اند ولي مي بينيم كه به هر اندازه كه اينها مقدس بوده اند، به همان قدر به كثرت و قباحت گناهان خود پي برده و از خداطلب مغفرت مي كردند. ليكن عيسي مسيح توبه و استغفاري ننمود، زيرا حتي يك گناه به زندگاني پاك او راه نيافت.

روزي به دشمنان خود گفت: كيست از شما كه مرا به گناه ملزم سازد؟ (يوحنا فصل ٨ آيه ٤٦). حواريون مسيح راجع به او نوشته اند: هيچ گناه نكرد و مكر در زبانش يافت نشد، چون او را دشنام مي دادند دشنام پس نمي داد، و چون عذاب مي كشيد تهديد نمي نمود… قدوس و بي آزار و بي عيب و از گناهكاران جدا شده (اول پطرس فصل ٢ آيات ٢٢ و ٢٣، عبرانيان فصل ٧ آيه ٢٦).

آيا چيز بسيار عجيبي نيست كه در اين دنياي شرير منحصرا يك نفر ظاهر شده كه ابداً احتياجي به توبه و استغفار نداشته است؟

٤- محبت مسيح نسبت به گناهكاران عجيب بود

اشخاص نيكو طبعاً از بدي متنفرند و هر شخص پاك از ناپاكي منزجر مي باشد. بديهي است كه عيسي مسيح كه پاك و از هر گونه گناه مبري بود، و طبعاً از گناه نفرت مي نمود، بدين جهت شايد تصور كنيم كه لازم بود مسيح خود را از گناهكاران نيز دور نگهدارد، ولي بالعكس به جاي اينكه خود را از گناهكاران جدا كند با آنان معاشرت كرده غذا مي خورد و راجع به محبت خدا با ايشان صحبت مي كرد و هنگامي كه توبه مي كردند با آغوش باز آنها را مي پذيرفت و مي فرمود: من نيامده ام تا عادلان را، بلكه تا گناهكاران را به توبه دعوت كنم. از اين لحاظ بود كه دشمنانش وي را دوست گناهكاران ناميدند. آيا چيز عجيبي نيست كه آن كسي كه گناهكاران را از هر شخص ديگر بيشتر محبت مي نمود، همان است كه از همه پاكتر بود؟

٥- قدرت مسيح در بخشيدن گناهان عجيب بود

هيچ كدام از پيامبران قدرت نداشتند شخصاً گناهان مردم را ببخشند. ليكن روزي گناهكار مفلوجي را نزد مسيح آورند تا وي را شفا دهد. مسيح ابتدا گناهان او را بخشيد، ولي دشمنانش كه حاضر بودند خيال كردند عيسي كفر گفته است زيرا غير از خدا هيچ كس نمي تواند گناهان را بيامرزد. ولي مسيح فرمود كه قدرت دارد گناهان را ببخشد و ضمناً با شفا دادن شخص مفلوج ادعاي خود را ثابت كرد. همين طور زن گناهكاري را كه براي نجات نزد او آمد آمرزيد و به او گفت: “گناهان تو آمرزيده شد به سلامتي روانه شو” ( لوقا فصل ٧ آيات ٣٦-٥٠). آيا اين قدرت مسيح در آمرزيدن گناهان عجيب نبود؟

٦- معجزات مسيح عجيب بود

گرچه موسي و الياس و بعضي از پيامبران ديگر داراي معجزات بودند، اما هيچ كس به اندازه عيسي مسيح معجزات بزرگ و متعددي را انجام نداده است، زيرا مريضان را شفا مي داد، ابرصانرا طاهر ميكرد، كوران را بينايي مي بخشيد و مردگان را زنده مي نمود. نه تنهاخودش اين اعمال عجيب را انجام مي داد، بلكه به شاگردان خود نيز قدرت بخشيد تا همين كارها را بكنند، وقتي شاگردان، او را ديدند كه در موقع طوفان، دريا را آرام مي نمايد، متعجب شده گفتند: اين كيست كه باد و دريا هم او را اطاعت مي كنند؟ (مرقس فصل ٥ آيه ٤١). واقعاً حق داشتند تعجب كنند زيرا مسيح شخص عجيبي بود.

٧- تعاليم مسيح عجيب بود

كساني كه تعاليم عيسي مسيح را مي شنيدند متعجب شده مي گفتند: از كجا اين شخص چنين حكمت به هم رسانيد؟! (متي فصل ١٣ آيه ٥٤). ما حالابعضي از فرمايشات عجيب او را نقل مي كنيم: “خوشا به حال پاك دلان زيرا ايشان خدا را خواهند ديد” (متي فصل ٥ آيه ٨). “هر كس به زني نظر شهوت اندازد همان دم در دل خود با او زنا كرده است” (متي فصل ٥ آيه ٢٨). “هر كس بر رخساره راست تو سيلي زندديگري را نيز به سوي او بگردان” (متي فصل ٥ آيه ٣٩). “دشمنان خود را محبت نمائيد و براي لعن كنندگان خود بركت بطلبيد، و به آناني كه از شما نفرت كنند احسان كنيد و به هر كه به شما فحش دهد و جفا رساند دعاي خير كنيد” (متي فصل ٥ آيه ٤٤). “آنچه خواهيد كه مردم به شما كنند شما نيز بديشان همچنان كنيد” (متي فصل ٧ آيه ١٢). “هر كه در ميان شما مي خواهد بزرگ گردد خادم شما باشد، و هر كه مي خواهد در ميان شما مقدم بود غلام شما باشد” (متي فصل ٢٠ آيات ٢٦و ٢٧) . “دادن از گرفتن فرخنده تر است.” (اعمال فصل ٢٠ آيه ٣٥). “به شما حكمي تازه مي دهم كه يكديگر را محبت نمائيد چنانكه من شما را محبت نمودم” (يوحنا فصل ١٣ آيه ٣٤). وقتي اين سخنان عجيب را مي شنويم ما نيز تعجب مي كنيم!

٨- فقر و فروتني مسيح عجيب بود

معمولا هر پزشكي كه بيماران را شفا مي دهد ، مي تواند هداياي آنان را قبول كرده شخص ثروتمندي شود. همچنين مسيح نيز كه محتاجان را مداوا مي نمود ، مي توانست طلا يا جواهرات يا خانه يا املاك براي خود جمع آوري نمايد، ولي او حتي جاي سر نهادن نداشت. روزي پس از آنكه پنج هزار نفر را با پنج نان و دو ماهي سير كرده بود، آن جماعت خواستند او را پادشاه خود كنند، ولي مسيح تخت پادشاهي را قبول نكرد زيرا سلطنت او سلطنت روحاني بود. شب قبل از مصلوب شدنش پاهاي دوازده شاگرد خود را شست تا سر مشق فروتني براي آنها بشود. مسيح در موقع مصلوب شدنش هيچ ثروتي نداشت و تنها دارائي وي همان لباس تنش بود كه سربازان مامور اعدامش، آنرا نيز بين خود تقسيم نمودند. آيا عجيب نيست كه شخص با قدرتي كه توانست حيات، سلامتي، خوراك و نجات به ديگران بدهد حتي مسكن براي فراهم ننمود؟!

٩- مرگ مسيح عجيب بود

مسيح در زمان حياتش چند مرتبه پيشگويي مرگش را كرده بود كه در اورشليم مصلوب خواهد شد و روز سوم از مردگان خواهد برخاست، ولي چون شاگرد صميمي او پطرس اين را شنيد به او گفت: “حاشا از تو اي خداوند كه اين بر تو هرگز واقع نخواهد شد” (متي فصل ١٦ آيه ٢٢). ليكن مسيح پطرس را توبيخ كرده فرمود كه فكر او خدائي نيست، بلكه فكر شيطانيست كه مي خواهد از مرگ مسيح كه براي فديه گناهان است جلوگيري كند. هنگامي كه موقع مرگ مسيح رسيد و دشمنانش براي دستگيري او آمدند، شاگردانش خواستند مانع شوند، ولي خود مسيح نگذاشت و حتي به پطرس فرمود شمشير خود را غلاف كند. آنوقت شخصاً جلو رفته خود را به دشمنانش تسليم كرد. وقتي روسا او را مسخره كرده و مي زدند، او خاموش مانده وقتي سربازها دستها و پاهاي او را ميخكوب نمودند، آنان را لعنت ننمود و هلاك نكرد، بلكه براي آنان و جميع دشمنانش دعا نموده فرمود: “اي پدر اينها را بيامرز، زيرا كه نمي دانند چه مي كنند” (لوقا ٢٣ آيه ٣٤). وقتي كه بالاي صليب بود روسا او را تمسخر مي كردند، ولي او هيچ جواب نمي داد. بعد از شش ساعت كه بر صليب زحمت مي ديد، ندا كرد: “اي پدر، بدستهاي تو روح خود را مي سپارم” (لوقا فصل ٢٣ آيه ٤٦). اين را گفت و جان بداد. آنوقت يكي از افسران رومي كه نزديك صليب بود از طرز مردن مسيح تعجب كرده گفت: حقيقتاً اين شخص پسر خدا بود. البته عيسي مسيح مجبور نبود بميرد زيرا اگر مايل بود مي توانست خود را نجات دهد ولي او داوطلبانه جان خود را قرباني گناهان مردم نمود چنانكه اشعيا نبي قرنها قبل از او گفته بود: و حال آن كه به سبب تقصيرهاي ما مجروح و به سبب گناهان ما كوفته گرديد و تاديب سلامتي ما بر وي آمد و از زخمهاي او ما شفا يافتيم. “جميع ما مثل گوسفندان گمراه شده بوديم و هر يكي از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جميع ما را بر وي نهاد. او مظلوم شد اما تواضع نموده دهان خود را نگشود” (اشعيا فصل ٥٣ آيات ٥-٧). يوحناي رسول راجع به مسيح مي فرمايد: “اوست كفاره به جهت گناهان ما و نه گناهان ما بلكه به جهت تمام جهان نيز” (اول يوحنا فصل ٢ آيه ٢). حقيقتاً مرگ مسيح عجيب و بي مانند بود!

١٠- زنده شدن مسيح عجيب بود

جميع پيامبران و مقدسين زمان قديم مردند و دفن شدند و بدنهاي آنها به خاك برگشت ولي در مورد عيسي مسيح چيز غريبي اتفاق افتاد زيرا پس از اينكه مرد و دفن شد، مطابق پيشگويي خودش از مردگان برخاست! در روز يكشنبه كه سومين روز پس از مصلوب شدن و دفنش بود از قبر بيرون آمده به شاگردانش ظاهر شد. در مدت چهل روز اشخاص زيادي او را زنده ديده و با او صحبت كردند. آنگاه در حضور شاگردانش به آسمان صعود كرد. او اكنون در آنجا نزد خداي پدر زيست مي كند. از تمام اشخاصي كه در روي زمين زندگي كرده اند، عيسي مسيح تنها كسي است كه بعد از مرگ زنده شده و ديگر نمرده است. واقعاً كه شخص عجيبي است!

١١- پيشگوئي مسيح درمورد برگشتنش عجيب بود

هيچكدام از انبيا قبلي پيش از وفاتشان به پيروان خود نگفتند كه خواهند برگشت، ليكن عيسي مسيح مكرر به برگشتن خود اشاره مي كرد و به شاگردان خود كه بايد بيدار و منتظر آمدن او بوده حاضر براي يافتن نتايج اعمال خود باشند. فرمود كه در آخر دنيا با جلال از آسمان خواهد آمد و همه كس او را خواهد ديد. آنوقت به كرسي جلال خود خواهد نشست و جميع امتها پيش او جمع خواهند شد و بر آنها داوري كرده آنان را از يكديگر جدا خواهد نمود، چنانكه چوپان ميشها را از بزها جدا مي كند، بعضي را براي حيات جاوداني و بعضي را براي عذاب دائمي. بازگشت مسيح چقدر عجيب و با جلال خواهد بود، ولي براي كساني كه او را اطاعت نكرده اند هولناك است!

١٢- مقام مسيح عجيب است

هر كسي كه حقيقتاً با عيسي مسيح آشنا شود، مي فهمد كه او داراي مقامي است بالاتر از ديگران ولقبهايي كه او داراست خود شاهد بر اينست، زيرا خيلي از مردم او را روح الله (يعنی روح خدا) مي گويند و به كلمه خدا نيز ناميده شده است. ليكن لقبي كه بيشتر در انجيل به او داده شده “پسر خدا” مي باشد. قبل از تولد مسيح، جبرائيل فرشته به مريم مادر عيسي فرمود: “او پسر خدا خوانده خواهد شد”. خدا روح است و عيسي هم پسر روحاني خدا است. عيسي غالباً خدا را “پدر من” خطاب مي فرمود و دو مرتبه نيز خدا از آسمان عيسي را “پسر من” خطاب كرد.  وقتي يكي از شاگردانش از مسيح خواست كه پدر آسماني را به او نشان دهد، جواب داد: “در اين مدت با شما بوده ام، آيا مرا نشناخته اي؟ كسي كه مرا ديد پدر را ديده است. آيا باور نمي كني كه من در پدر هستم و پدر در من است؟” (يوحنا فصل ١٤ آيات ٩ و ١٠). در موقع ديگر مسيح فرمود : من و پدر يك هستيم. هيچكدام از پيامبران هرگز چنين ادعايي نكرده است. واقعا مقام عيسي مسيح عالي و عجيب بود!

١٣- نفوذ مسيح در دنيا عجيب است

قابل توجه است كه عيسي مسيح هيچكدام از كارهائي را كه خيلي از بزرگان دنيا كرده اند انجام نداده است. مثلاً كتابي ننوشته، فتوحاتي نداشته، دولتي را تاسيس نكرده، بر تخت سلطنتي ننشسته و چيز عجيبي مثل چراغ برق و راديو و غيره اختراع نكرده است. بيشتر عمر او در يك شهر كوچكي موسوم به ناصره جائي كه نجاري بود. صرف شده و خدمت روحاني او ، سه سال و نيم بيشتر طول نكشيد. با وجود اين او معروف ترين شخص امروزه دنياست! كتاب انجيل كه شاگردانش راجع به او نوشتند به بيشتر از هزار و پانصد زبان ترجمه شده و از هر كتابي كه در عالم نوشته شده است بيشتر به فروش مي رسد.  هزاران نفر از مردان و زنان وطن خود را ترك كرده به تمام دنيا براي انتشار انجيل رفته اند. در بيشتر ممالك اشخاص زيادي هستند كه او را دوست دارند و افتخار مي كنند كه پيروان او باشند و حاضرند جان خود را در راه او نثار كنند. كسي كه بعد از دو هزار سال هنوز داراي چنين نفوذ عظيمي است واقعاً شخص عجيبي مي باشد!

١٤- معاشرت هميشگي مسيح با پيروانش عجيب است

مسيح قبل از صعود به آسمان نه تنها پيگوئي برگشتن پر جلال خود را در آخر دنيا نمود، بلكه به شاگردان خود وعده نيز داد كه هميشه روحا با آنها خواهد بود، چنانكه فرمود: “رفته همه امتها را شاگرد سازيد… و اينك هر روزه تا انقضاي عالم همراه شما مي باشم” (متي فصل ٢٨ آيات ١٩ و ٢٠). در وقت ديگري فرمود: جائيكه دو يا سه نفر به اسم من جمع شوند، آنجا در ميان ايشان حاضرم. لذا وقتي كه مسيح به آسمان رفت شاگردانش تنها نبودند كه محتاج باشند شخص ديگري بيايد و جاي مسيح را بگيرد، زيرا خود مسيح به وسيله روحش نزد آنها باقي مانده بود و تا امروز پيروان خود را راهنمائي و تقويت فرموده تسلي مي دهد، آنها را مي بخشد و از گناه پاك مي كند و محبت خدا را براي آنها ظاهر مي سازد. چونكه از مردگان برخاست و تا ابد زنده است مي تواند ما را كمك نمايد. مسيح ميل دارد تمام بشر با او دوست باشند پس همه كس را به سوي خود دعوت كرده مي گويد: “بيائيد نزد من اي تمام زحمتكشان و گران باران و من شما را آرامي خواهم بخشيد” (متي فصل ١١ آيه ٢٨). دعوت دلرباي مسيح چه دعوت عجيبي است؟!

١٥ – يك چيز عجيب ديگر

دلائل چهارده گانه فوق برهان قاطعي است كه عيسي مسيح استحقاق داشتن اسم “عجيب” را دارد، يعني اسمي كه قرنها پيش به وسيله پيامبر خدا به او داده شد. همه چيز او عجيب بود ، ليكن شايد آنچه از همه عجيب تر باشد اينست كه مسيح حاضر است در دلهاي پر گناه ما ساكن شود ، زيرا مي فرمايد: “اينك بر در ايستاده مي كوبم، اگر كسي صداي مرا بشنود و در را باز كند به نزد او در خواهم آمد و با وي شام خواهم خورد (با او معاشرت خواهم كرد ) و او نيز با من” (مكاشفه يوحنا فصل ٣ آيه ٢٠).

* دوست عزيز، اين منجي عجيب امروز به در قلب تو آمده و اجازه دخول مي طلبد. او جان داد تا تو را از گناه نجات دهد و زيست مي كند تا به تو حيات بخشد. او تمام غمها و زحمات و احتياجات تو را مي داند و مايل است تو را بركت دهد و شاد سازد.

* دوست عزيز، اكنون كه با خوانده اين كتاب با عجيب ترين شخص روي زمين يعني عيسي مسيح آشنا شده ايد، تصميم شما درمورد او چيست؟

شما نمي توانيد نسبت به او بي تفاوت باشيد زيرا او تنها نجات دهنده بشر از لعنت گناه مي باشد. اگر از صميم قلب مايليد كه عيسي مسيح را به عنوان نجات دهنده خود از گناه بپذيريد، تقاضا مي كنم كه دعاي زير را با ايمان كامل بخوانيد: اي عيسي مسيح خداوند، از خواندن اين كتاب كه راجع به خصوصيات عجيب تو است به اين نتيجه رسيده ام و نيز ايمان دارم كه تو تنها نجات دهنده و خداوند بشر هستي.

مي دانم كه من گناهكار محكومي مي باشم و به نجات احتياج دارم. ايمان دارم كه تو براي رهائي من از گناه جان دادي و از مردگان بر خاستي تا به من حيات جاوداني ببخشي. عيسي مسيح خداوند، هم اكنون قلب خود را به روي تو باز مي كنم و تو را به عنوان نجات دهنده خود مي پذيرم. از گناه روي بر مي گردانم و خود را به تو كه خداوند مالك من هستي  تسليم مي كنم. از اين به بعد تصميم دارم كه فقط تو را پيروي كنم. از صميم قلب تو را براي آمرزيدن گناهانم و عطا كردن حيات جاوداني به من، شكر مي گويم، آمين.

اگر واقعاً عيسي مسيح را نجات دهنده خود مي دانيد بر طبق كلام خدا شما نجات يافته و حيات جاوداني را بدست آورده ايد. و نيز جزو خانواده روحاني خدا گشته ايد. چنانكه در انجيل مسيح مكتوبست: “به آن كسان كه او (عيسي مسيح) را قبول كردند قدرت داد تا فرزندان خدا گردند، يعني به هر كه به اسم او ايمان آورد” (انجيل يوحنا فصل١ آيه ١٢). 

انتشارات حيات ابدی

از شما تقاضا دارم كه ما را از ايمانتان نسبت به مسيح آگاه سازيد تا بتوانيم شما را در حيات تازه اي كه يافته ايد كمك كنيم.

info@IranforChrist.com

تگ ها

همچنین شاید اینها نیز مورد پسند شما باشند

0 دیدگاه در “اسم او عجيب خواهد بود”

دیدگاهتان را بنویسید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.