تعریف گناه در مسیحیت چیست؟
پیامهای صوتی, پیامهای نوشتاری, دروس الهیاتی
16,561 بازدید 3
تعریف گناه در کتاب مقدس با بسیاری از ادیان جهان متفاوت است، در کتاب مقدس گناه بعنوان تجاوز از قانون و شریعت خدا خوانده می شود؛
– هر کس که گناه میکند برخلاف شریعت عمل میکند؛
گناه بهواقع مخالفت با شریعت است؛ رسالۀ اول یوحنا ۳: ۴.
– گناه همچنین طغیان بر علیه خدا تعریف شده است؛
تثنیه ۹: ۷، به یاد داشته باشید و فراموش مکنید که چگونه خشم یهوه خدایتان را در بیابان برانگیختید. شما از روزی که از سرزمین مصر بیرون آمدید تا به این جا رسیدید، پیوسته به خداوند عصیان ورزیدهاید.
یوشع ۱: ۱۸، هر کسیکه از حکم تو رو گرداند و کلام تو را در هر چیزی که او را امر فرمایی اطاعت نکند، کشته خواهد شد، فقط قوی و دلیر باش.
ریشۀ گناه از لوسیفر شروع شد، از متون کتاب مقدس می فهمیم که او احتمالاً زیباترین و قدرتمندترین فرشته در میان فرشتگان بود. و به این مقام قانع نبود و می خواست بالاتر از خدا باشد، که این باعث سقوط او و شروع گناه شد؛ ای زهره دختر صبح چگونه از آسمان افتاده ای؟ ای که امتها را ذلیل می ساختی چگونه به زمین افکنده شده ای؟ و تو در دل خود میگفتی: «به آسمان صعود نموده، کرسی خود را بالای ستارگان خدا خواهم افراشت. و بر کوه اجتماع در اطراف شمال جلوس خواهم نمود. بالای بلندیهای ابرها صعود کرده، مثل حضرت اعلی خواهم شد». لکن به هاویه به اسفل های حفره فرود خواهی شد. اشعیا ۱۴: ۱۲ الی ۱۵.
نام جدید او، شیطان گردید و او بود که گناه را در باغ عدن وارد نسل بشر کرد، یعنی جایی که آدم و حوا را با همان وسوسه، فریب داد و گفت؛ “مانند خدا خواهید بود”.
پیدایش فصل سوم می نویسد که آدم و حوا بر علیه خدا و فرمان او عصیان کردند. از آن زمان به بعد گناه در بشر از نسلی به نسل بعد وارد شد و ما که از نسل آدم و حوا هستیم، گناه را از او به ارث برده ایم.
از طریق آدم بود که گناه وارد دنیا شد؛
پس، همانگونه که گناه بهواسطۀ یک انسان وارد جهان شد، و بهواسطۀ گناه، مرگ آمد، و بدینسان مرگ دامنگیر همۀ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند، رومیان ۵: ۱۲.
این مرگ به همة انسانها رسوخ کرد؛
زیرا که مزد گناه موت است؛ رومیان ۶: ۲۳.
از طریق آدم، طبیعت انسان گناه آلود گردید. وقتی آدم گناه کرد، طبیعت درونی او بوسیلة گناهِ طغیانش عوض شد و برای او مرگ روحانی را به همراه آورد که به همة کسانی که بعد از او آمدند منتقل گردید. در اصل ما گناهکاریم نه فقط بخاطر اینکه گناه می کنیم، بلکه گناه می کنیم چونکه گناهکار هستیم. این فقر روحی که به منتقل می گردد، ارث گناه خوانده می شود. همانطور که ما خصوصیات جسمانی خود را از والدین خود می گیریم، طبیعت گناه آلود را هم از آدم به ارث می بریم. داود پادشاه برای این موقعیت سقوط کردة طبیعت خود در مزمور ۵۱: ۵ می گوید؛” اینک در معصیت سرشته شدم و مادرم در گناه به من آبستن شد.”
از طرفی دیگر گناه به نسل بعد از آدم و حوا نسبت داده شده است. لغت یونانی “نسبت دادن”، یعنی “چیزی را که متعلق به کسی بوده بحساب شخص دیگری گذاشتن.” قبل از اینکه قانون موسی داده شود، گناه به انسان نسبت داده نمی شد. بعد از اینکه شریعت داده شد، گناهانی که بر خلاف شریعت بودند به آنها نسبت داده می شد. حتی قبل از اینکه تجاوز از شریعت بحساب انسان گذاشته شود، جریمة نهایی گناه (مرگ) حکومت می کرد؛ با این حال، از آدم تا موسی، مرگ بر همگان حاکم بود، حتی بر کسانی که گناهشان بهگونۀ سرپیچی آدم نبود. آدم، نمونۀ کسی بود که میبایست بیاید، رومیان ۵ : ۱۴.
خدا گناهان انسان را به حساب عیسی مسیح گذاشت، و او بهای گناهان را که مرگ بود بر روی صلیب پرداخت. در محسوب کردن گناهانمان بر عیسی، خدا با او همچون یک گناهکار رفتار کرد، با وجودی که او عاری از گناه بود، و اجازه داد که او برای گناهان همة جهان بمیرد.
او (عیسی) خودْ کفّارۀ گناهان ما است، و نه گناهان ما فقط، بلکه گناهان تمامی جهان نیز؛ اول یوحنا ۲: ۲.
بسیار اهمیت دارد که بفهمیم که گناه به مسیح محسوب شد، اما او گناه را از آدم به ارث نبرده بود. او جریمة گناهان ما را داد، اما هرگز گناه نکرد. هرگز گناه، طبیعت پاک و کامل او را لمس نکرد. با او همچون مجرمی که همة گناهان دنیا را در تاریخ بشر انجام داده بود، رفتار شد، با وجودی که گناه نکرد. در عوض، خدا عدالت مسیح را به ایمانداران به او محسوب کرده، آن عدالت را بحساب ما گذاشت، همانطور که گناهان ما را بحساب مسیح گذاشت.
او کسی (عیسی) را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت، تا ما در وی پارساییِ خدا شویم، دوم قرنتیان ۵: ۲۱.
ما در کلام خدا مشاهده می کنیم که گناه شخصی نیز می باشد، که هر روزه بوسیلة همۀ ما انجام می گیرد. زیرا که ما طبیعت گناه آلود را از آدم به ارث برده ایم، شخصاً تمایل داریم و گناه می کنیم، هر قسم گناه، از دروغهای مصلحتی گرفته تا قتل.
انسانهائی که ایمان خود را بر مسیح قرار نداده اند، می بایست جریمة گناهان شخصی، گناهان موروثی و گناهان محسوب شدۀ خود را بپردازند. ایمانداران به مسیح از جریمة ابدی گناهان که جهنم و مرگ روحانی می باشد آزاد گردیده اند.
اکنون ما قدرت مقاومت با گناه را از طریق روح القدس که در ما ساکن است، داریم که ما را پاک کرده، و به گناهانمان ملزم و متقاعد می کند؛
… شما نه در حاکمیتِ نفْس، بلکه در حاکمیتِ روح قرار دارید، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. و اگر کسی روحِ مسیح را نداشته باشد، او از آنِ مسیح نیست. امّا اگر مسیح در شماست، هر چند بدن شما بهعلت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شدهاید، روح برای شما حیات است. و اگر روح او که عیسی را از مردگان برخیزانید در شما ساکن باشد، او که مسیح را از مردگان برخیزانید، حتی به بدنهای فانی شما نیز حیات خواهد بخشید. او این را بهواسطۀ روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است، رومیان ۸: ۹ الی ۱۱.
اگر ما از گناهان خود توبه نکنیم، محکوم خواهیم بود؛
امثال سلیمان ۲۸: ۱۳ و ۱۴، هر که گناه خود را بپوشاند، کامیاب نخواهد شد، اما هر که آن را اعتراف کند و ترک نماید، رحمت خواهد یافت. خوشا به حال کسی که همواره {از خداوند} میترسد، ما آن که دل خود را سخت سازد، به بلا گرفتار خواهد شد.
-
جریمة گناه مرگ است، رومیان ۶: ۲۳.
-
مرگ ابدی، مکاشفه ۲۰: ۱۱ الی ۱۵.
0 دیدگاه در “تعریف گناه در مسیحیت چیست؟”